امروز خود را در حال چريدن در چراگاه زندگي مييابم. درست مانند اسبي كه پيش از چريدن و خوردن نميتواند مقابل دروازه چراگاه بايستد و نقشه بكشد، من نيز، بدون آنكه برنامهاي مداوم و عملي براي استراحت داشته باشم، نميتوانم از مزاياي زندگي بهرهمند شوم. ميتوانم بهراحتي شاهد رشد علفها باشم.
امروز از اين عقيده كه همه فعاليتهايم بايد هدفدار باشند، دست برميدارم. لازم نيست بابت استراحت نكردن «مناسب»، از خودم شرمنده باشم.
امروز براي تجربه روشهاي مختلف استراحت، به خودم فرصت ميدهم. به خود اجازه ميدهم در مورد اموري كه علاقهمند به انجام دادن آنها هستم، تصميم بگيرم ـ حتي اگر به انجام رساندن آن امور، بيمعنا بهنظر ميرسند.
٨ـ آنقدر قوي هستم كه براي كمك مورد نيازم درخواست كنم!
براي حل مشكلات خود، ميتوانم درخواست كمك كنم. برايم مهم است كه درخواستها و احساسات خود را مطرح سازم. واداشتن انسانها به اينكه نيازهاي مرا حدس بزنند، موجب آزارم خواهد شد.
من قادرم خيلي از طرحها را ساماندهي كنم، اما ميدانم در صورت نياز، در خواست كمك، اهميتي بهسزا دارد.
من شخصي نيرومندم. همچنين اعتراف ميكنم كه فردي فراتر از افراد بشر نيستم. همچنان كه بالغ ميشوم، پيش از آنكه مشكلاتم بسيار بزرگ شوند، براي درخواست كمك احساس قدرت ميكنم. مجبور نيستم به تنهايي بر مشكلات غلبه كنم.