اطفال و كودكان خردسال فقط يك نوع لبخند را بهنمايش ميگذارند و آن لبخندي بزرگ، گشاد و دوستانه است. هر قدر بزرگتر ميشويم لبخند زدن تبديل به فعاليتي پيچيدهتر ميشود. بزرگسالان بهراحتي اطفال لبخند نميزنند، هر چه بزرگتر ميشويم قابليت آسان لبخند زدن را از دست داده، يا از آن منحرف ميشويم.
بزرگسالان ميتوانند انواع لبخندهاي مصنوعي و طبيعي، لبخندهاي حزنانگيز، نيشدار، اغواگر، عبوس و لبخندهاي حيلهگرانه بزنند. آنها ميتوانند لبخندهايي با دهان باز و دندانهاي بهنمايش گذاشته شده بزنند. بعضيها نيز ميتوانند با دهان بسته بخندند. لبخندها ممكن است نمايشي، سينمايي و يا لبخندهايي باشند كه آنها را با افرادي كه دوستشان داريم رد و بدل ميكنيم. همچنين لبخندهاي بسيار شخصي وجود دارد كه با شنيدن موضوعي كه ضرورتاً براي ديگران خندهدار نيست و فقط براي ما خندهدار است بر چهره مينشيند. لبخندي نيز به انفجار خنده ميانجامد و يا تبديل به قهقهه غيرقابل كنترل ميگردد. ما حتي اگر لازم باشد ميتوانيم لبخندهاي اجباري بر چهره بنشانيم.
با وجود اينكه لبخند سادهترين و طبيعيترين حالت چهره است، اما امكان دارد معاني بسيار زيادي را القاء كند. از اين نظر نيز لبخند با ديگر حالات چهره تفاوت دارد. تعجب، ترس و غم فقط يك حالت را القاء ميكنند. اما لبخند انواع بسيار مختلفي دارد، كه هر نوع آن با توجه به انگيزه خاص خود فعال ميشود.
لبخندهاي پيچيده دقيقاً تحليل شده است، قسمت قابل توجه اين كار بهوسيله پرفسور اكمن كه پيشتاز تحقيقات جهاني در مورد لبخند و خنده ميباشد انجام شده است. او سه نوع لبخند اصلي را توضيح ميدهد. لبخندي كه احساس ميشود يا لبخند طبيعي، لبخند تصنعي و لبخند رقتانگيز.
او ميگويد وقتي ميدانيد دنبال چه ميگرديد تشخيص اين لبخندهاي متفاوت كاملاً آسان است. همه آنها با هيجانات كاملاً متفاوت از هم همراه هستند و بنابراين ماهيچهها و گروههاي ماهيچهاي خاصي را بهكار ميگيرند. كمتر افرادي هستند كه تفاوت يك لبخند اصيل شاد را از يك لبخند رقتانگيز تشخيص ندهند. اما تشخيص يك لبخند طبيعي از يك لبخند تصنعي هميشه كار آساني نيست. با وجود اين، علائم افشاگري وجود دارد كه حتي باتجربهترين هنرپيشهها و كساني كه با حالت چهره ميتوانند بهراحتي ديگران را فريب بدهند هم نميتوانند آن علائم را مخفي كنند، زيرا ماهيچههايي كه اين لبخندها را فعال ميكنند صد در صد قابل كنترل نيستند.
پل اكمن و دو تن از همكاران او حالات لبخند كساني را كه به قصد لبخند ميزنند با آن عده كه بهطور طبيعي در پاسخ به يك لطيفه يا يك واقعه خندهدار لبخند ميزنند، مقايسه كردهاند. بهنظر ميرسد فاحشترين تفاوت در ميزان تناسب صورت باشد. لبخندهاي عمومي تناسب كمتري دارد و نسبت به لبخندهاي اصيل، گوشه لبها افتادهتر هستند و مدت زمان بيشتري بر روي چهره ميمانند. اگر كسي لبخند را فقط براي آن لحظه خاص و يا بيش از زمانيكه متناسب با موقعيت است روي صورت حفظ كند، در آن صورت ميتوانيد مطمئن شويد يك لبخند تصنعي به شما تحويل دادهاند.
در تعريف لبخند تصنعي بايد گفت اين لبخند به عمد بهنمايش گذاشته ميشود تا ديگران را گمراه كند و آنها را به باور هيجاني احساس شده و طبيعي وا دارد، هيجاني كه در واقع احساس نشده است. بنا به عقيده محققان يك لبخند تصنعي در مقايسه با لبخند واقعي، مدت زمان بيشتري نياز دارد تا بر چهره بنشيند.
پل اكمن سه نوع اصلي لبخند را اينگونه تعريف كرده است: او ميگويد لبخند احساس شده و طبيعي، لبخندي است كه تجلي طغيان خودبهخودي يك هيجان مثبت باشد. در صورتيكه يك لبخند تصنعي تلاش عمدي براي تحريك هيجان مثبت است. لبخند رقتانگيز، بيانگر موقعيتي رقتبار است كه از طرف ديگران هم به همان شكل دريافت شده است، او ميگويد لبخند طبيعي بعد از موقعيت هيجاني احساس شده ايجاد ميگردد.
اين هيجانات شامل لذت بردن از هر نوع محركي هستند، حال محرك، ديداري، شنيداري يا احساس مزهاي باشد. تماس ملاطفتآميز نيز ميتواند لبخند طبيعي و واقعي توليد كند، لبخندهاي واقعي ممكن است بهعنوان نشانه رهايي از رنج يا هر نوع فشار ناراحتكنندهاي بر چهره نمايان شوند.
پروفسور اكمن براي اندازهگيري انواع خاص لبخند و تشخيص تفاوت آنها سيستمي ابداع كرده كه آن را كدگذاري فعاليت چهره ناميدهاند. (Face) اين يك جدول اندازهگيري پيچيده است كه اندازهگيري تمام جزئيات رفتار چهره را امكانپذير ميكند. با در دست داشتن چنين سيستمي، اكمن توانست كشف كند ماهيچههايي كه در لبخند طبيعي بهكار گرفته ميشود تا حدي متفاوت از ماهيچههايي است كه براي لبخند تصنعي بهكار گرفته ميشود.
لبخندهاي واقعي
لبخندهاي واقعي و احساس شده نتيجه فعاليت خودبهخودي دو ماهيچه اصلي هستند. يكي از آنها ماهيچه قدامي اصلي است، كه قبلاً به آن اشاره شد. اين ماهيچه، گوشههاي لب را بهطرف بالا و به سمت گونهها ميكشد. ماهيچه ديگري كه در لبخندهاي اصيل معمولاً فعال ميشود، عضله اطراف دهان و گونه را بالا ميبرد و پوست را از كاسه چشم به طرف داخل، جمع ميكند. بعد از مطالعه و بررسي هزاران لبخند اصيل، و موضوع بحث قرار دادن آنها در جدول اندازهگيري، آكمن توانست به اين نتيجه برسد كه مقدار هيجان مثبت احساس شده و معمولاً فعاليت اين دو ماهيچهها بيشتر خواهد بود. البته لبخند احساس شده و طبيعي ممكن است اشكال بسيار مختلفي داشته باشد، از لبخند كمرنگ و شرمآلود تا خنده تا بناگوش و قهقهه غير قابل كنترل. اما ماهيچه در حال فعاليت تنها يكي خواهد بود.
اولين بار داروين بود كه كشف كرد فعاليت ماهيچه قدامي اصلي، عامل واقعي تجلي تجربه هيجان مثبت و خنده طبيعي است، و جديدترين تحقيقات علمي روي همين اصولي كه داروين پايهريزي كرد، استوار شده است.
لبخند احساس شده و طبيعي مدت زمان بسيار مشخصي دارد، اين زمان بين دو سوم ثانيه در نوسان است، وقتي احساسات مثبت نسبتاً ضعيف هستند، ماهيچهها فقط بهطور خفيفي منقبض ميشوند. اما وقتي هيجانات قوي هستند، به همان نسبت هم پاسخ ماهيچهها شديدتر است. بههر حال احساسات هر قدر هم قوي باشد، لبخندهاي اصيل بهندرت بيش از چهار ثانيه دوام دارند.
لبخندهاي ساختگي
وقتي لبخندهاي ساختگي و مصنوعي را تجزيه و تحليل ميكنيم، پي ميبريم كه لبخندها از همهجهت ساختگي هستند. هيچ هيجان مثبتي با نيشخنده همراه نيست، هر چند ممكن است لبخند خيلي بزرگ باشد و لبخندزنندگان بسيار علاقهمند باشند تا شما اصالت لبخند آنان را باور كنيد. اما هرگز قادر نخواهند بود افراد خبره را فريب بدهند. اگرچه لبخند مصنوعي تقليد بسيار زيركانهاي از لبخند واقعي است، اما معمولاً براي مخفي كردن هيجانات منفي مورد استفاده قرار ميگيرد.
لبخندهاي مصنوعي را ميتوان بر چهره سياستمداراني كه در انتخابات بازنده شدهاند و بر چهره قهرماناني كه بجاي كسب مقام اول، مقام دوم يا سوم را كسب كردهاند، مشاهده كرد.
مردم همچنين زماني كه فقط تظاهر ميكنند از ديدن شما خوشحال هستند، لبخندهاي تصنعي ميزنند. فروشندههايي كه براي فروش اجناس خود به در خانه مشتريها مراجعه ميكنند (البته فروشندگان خوب) لبخندهاي تصنعي بينقص دارند. چيزي كه در همه اين لبخندها غايب خواهد بود، گرمي يا شادي اصيل است كه بهآساني در چهره قابل مشاهده است. هنرپيشگان و افرادي كه شغلشان اقتضا ميكند هيجانات منفي را پنهان كنند. معمولاً در به نمايش گذاشتن لبخندي كه احساس نميكنند مهارت مييابند. با وجود اين چنين لبخندي خيلي با لبخند واقعي تفاوت دارد و همان معنا را به بيننده منتقل نميكند.
در لبخندهاي تصنعي مشاهده ميشود كه ماهيچههاي اطراف دهان در اطراف چشمها، بيحركت هستند. هيچ كس قادر نيست با هر مقدار تمرين لبخند، حركت اين ماهيچهها را بهطور غيرواقعي به نمايش بگذارد. بهنظر ميرسد ماهيچههاي اطراف دهان تحت كنترل مغز نيستند، و فقط زماني كه هيجاني واقعي و اصيل وجود داشته باشد، فعال ميشوند. اگر ميخواهيد از اصالت لبخند كسي مطمئن شويد آنقدر به دهان او نگاه نكنيد بلكه به اطراف چشمها توجه كنيد. اگر اطراف چشمها چين نخورده و حالت چشمها مرده و خالي از زندگي باشد مطمئن باشيد، شاهد يك لبخند تصنعي هستيد.
لبخندهاي رقتانگيز
لبخند رقتانگيز هيجاني تصنعي نيست، بلكه به اين دليل بر چهره نشانده ميشود كه به بيننده نشان دهد موضوع خوشايند نيست. منظور از يك لبخند رقتانگيز انتقال احساسي حاكي از عدم شادي يا فشار است و به عقيده اكمن از خصوصيت بارز آن عدم تناسب قابل ملاحظه ميباشد. بهعبارت ديگر، لبخند رقتانگيز بسيار بيقرينه و متمايل به كجي است.
|